سلام به یکایک شما عزیزان من بهرام هستم و 32 سالمه داستانی که میخوام براتون تعریف کنم مربوط به همین هفته قبل هستش که به طور ناگهانی اومدم خونه.
اول از خودم بگم بهرامم استاد دانشگاه هستم و تو دانشگاه تدریس میکنم.
قرار بود از طرف دانشگاه بریم اردو منو هم دعوت کرده بودند.
ولی اردوی یک هفته ای تبدیل به یک اردوی پنج روزه شده بود. ادامه خواندن “داستان زنم و بهترین دوستم”