داستان واقعی

این داستان مربوط به ساک زدن دختر خالم الناز هستش

سلام خدمت شما دوستان و خوانندگان عزیز وب سایت من رستم هستم

داستان واقعی ساک زدن داستان کون دادن دختر خاله الناز داستان کوس دادن دختر خاله الناز داستان سکسی داستان سکس با دختر خاله الناز داستان ساک زدن دختر عمه الناز داستان ساک زدن خاطره ی سکسی من و دختر خاله الناز

26 سالمه دختر خالم الناز 24 سالشه.

تو آپارتمانی که زندگی میکردیم الناز خانوم هم همسایه طبقه بالامون بود.

یه روز که مثه همیشه رفته بودم خونه ی خالم بهش گفتم داش علی ما کجاست گفت مرخضیش تازه تموم شد باز رفت به خدمتوالبته من نیتم اصلا داداش الناز نبود میخواستم سر حرفو بکشونم سمت الناز

گفتم اون چیکار میکنه گفت هیچی کلاسش حتما تا الان تموم شده و تو راه اومدن به اینجاست

منم که قند تو دلم آب میشد گفتم اها .بسلامتی

هیچی سر حرفو عوض کردم از اوضاع اقتصادی و زدن حرف های خاله زنکی که وقت بگذره و الناز خانوم از راه دانشگاه برسه به خونه.

هیچی ربع ساعت گذشت هنوز خبری نشد

هم نگران بودم هم یه جورایی عصبانی گفتم خاله من پس برمیگردم خونمون هیچی رفتم سمت خونمون که تو راه پلها النازو دیدم باورتون نمیشه پشمام ریخت وقتی که دیدم انگار هوری شده بود برای خودش.

این داستان ادامه دارد تو بخش نظرات بگید

کوس و کون دادن دختر خاله ی سکسی من الناز لب دادن کیر کردن تو دهن و ساک زدن دختر خاله الناز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *