داستان من و دختر عمه وقتی که شوهرش خونه نبود

درود به همگی کورش هستم و 29 سالمه داستانی که میخوام براوت بگم واس همین دو هفته قبل هستش.

داستان من و دختر عمه وقتی که شوهرش خونه نبود سکس با زن شوهر دار داستان گایید دختر عمه داستان کوس و کون دادن دختر عمه داستان سکسی جدید داستان سکسی ایرانی داستان سکسی داستان سکس با دختر عمه وقتی شوهرش امیر خونه نبود داستان سکس با دختر عمه

ماجرا از اونجا شروع شد که تصمیم گرفتم برای چند روزی برم خونه ی دختر عموم.

خونه ی اونا هم تبریز بود.

بزارین اول از خودم بکم کورشم و بیستو نه سالمه قدم هم 180 میشه حدودا وزنم هم 70 کیلو هستم.

تا جایی که وقت میکنم میرم باشگاه و تناسب اندامم تقریبا خوبه و بد نیست.

رنگ پوستمم تقریبا نیمچه سفیده و یه جورایی میشه گفت بین گندمی و سفیدم.

خلاصه هئدنئ برای سفر اماده میکردم که گفتم قبلش زنگ بزنم به شوهر دختر عمه که بدونه قراره بیام.

ولی بهش گفتم فعلا جریان اومدنمونو به دختر عمه نگم تا وقتی که برسم اونجا.

شوهرش امیر گفت چرا اگه بگیم چی میشه گفتم چیزی نمیشه ولی اگه بگی باعث میشه که سوپرایز نشه.

کفت اها از اون لحاظ میگی اصلا فکرشم نمیکردم تا اینارو گفتم بهم گفت ان شالله زودتر برسی داداش.

خلاصه منم قرار بود فردا صبح از تهران حرکت کنم و مستقیم برم تبریز.

خلاصه جاتون خالی ماشینو برداشتم ورفتم بنزین بزنم که راه نیمه طولانی رو در یش داشتم و باید سعی میکردم هر چه زودتر که ممکنه برسم.

خلاصه حرکت کردیم بعد از چند ساعت رسیدیم تبریز.

جاتون خالیه یه جوری سوپرایز کردیم دختر عمه رو کلا جا خوردن چون وقتی رفتم شوهر عمم گفت امروز تولدشه کارتمو بردار یه سری لیست برای تولدخ بخر

گفتم خو خودش یعنی نیمفهمه گفت نه تو یه اتاق دیگه انجام میدم درشم قفل میکنم گفتم باشه حله.

همین.کارو کردیم کلا دختر عمه جا خورد و حسابی خوشجال شد.

مرسی نظر یادتون نره این داستانو گفتم که این تولد ها و مناسبت های زیبا بهونه ای برای با هم بودنه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *