داستان گروهی

لازم سلام خدمت یکایک شما دوستان من پوریا هستم داستانی که میخوام براتون بگم مال چند سال قبله که با بچهای دوران راهنمایی تصمیم گرفتیم واس آمده شدن برای امتحانات نوبت اول با هم دست جمعی درس بخونیم.

داستان گروهی گی گروهی داستان گی گروهی داستان گی زیر 18 سال داستان گی با همکلاسی داستان گی با بچهای مدرسه ای داستان کون دادنم داستان سکسی داستان سکس پسر با پسر

کلا چهار نفر بودیم من پدرام پیام و بهترین دوستم سعید.

ماجرا اینطور شروع شد.

میخواستم با یه بهونه ای بچها یی که مد نظر داشتمو با هم جمع کنم. ادامه خواندن “داستان گروهی”