داستان خواهر و برادر ایرانی

باقر هستم و 24 سالمه داستانی که میخوام براتون بگم در مورد هفته قبل هستش که بابا و مامانم برای سفر چند روزی رفته بودن شمال.

داستان خواهر و برادر ایرانی سکس محارم ایرانی سکس محارم سکس خواهر و برادر ایرانی داستان کون دادن خواهرم داستان کوس و کون دادن خواهرم داستان کوس دادن خواهرم داستان سکس من با برادرم داستان ساک زدن خواهرم داستان ترسناک قبرستان

اول از خودم بگم بیست و چهار سالمه قدم هم 180 هستش و پوستمم گندمی روشنه.چشمام هم مشکی هستش.

ما کلا یک خانواده چهار نفره هستین من بابا و مامان و خواهر کوچیکترم که اون 20 سالشه و دانشجو هستش.

ماجرا از اونجا شروع شد که از دانشگاه اومده بودم مامان بابا هم داشتن اماده میشدن که برن سفر. ادامه خواندن “داستان خواهر و برادر ایرانی”