مهدی هستم و 27 سالمه ماجرایی که میخوام براتون بگم مربوط به همین چند روز قبله.
بله من تصمیم گرفتم برم خونه ی دختر خاله شهین
خو بزارین از دختر خالم شهین بگم اون دو سالی میشه که با پدرام ازدواج کرده رابطش با پدرام زیاد خوب نیست. ادامه خواندن “داستان من و دختر خاله شهین”