داستان من و مامان جونم

باز هم درودی دیگه به شما عزیزان.

کورش هستم و 24 سالمه داستانی که میخوام براتون تعریف کنم مربوط به ماه قبله.

اول از خودم بگم 24 سالمه قدم هم 179 هستش و اندامم کلا ورزشکاریه همیشه هم مرتب میریم باشگاه و به اندامم خیلی اهمیت میدم.

ماجرا از اونجا شروع شد که مامان و بابام از هم جدا شدن.

بابا هم یه زن گرفت ولی مامانم هنوز مطلقه هستش و من بیشتر با مامنم زندگی میکنم

یک سالی میشه از اون اتفاق تلخ میگذره.

مامانم از زیبایی چیزی کمی نداره تازه چهل سالشه ولی مثه سی سالهاست.

نمیدونم چرا بهمون خیانت کرد بابام خیلی اسرار به طلاق داشت. ادامه خواندن “داستان من و مامان جونم”