زدن مخ منشی شرکت

سلام به همه عزیزان همیشه دستم من پدرام هستم ۲۷ ساله

زدن مخ منشی شرکت گاییدن منشی کوس و کون دادن منشی شرکت سکس تو محل کار سکس با منشی شرکت تو محل کار داستان سکسی جدید داستان سکسی ایرانی داستان سکسی داستان سکس

ماجرایی که می خوام براتون تعریف کنم واسه یه سال قبل هست از خودم بگم نمیدونم هستم ۲۷ سالمه قدم ۱۹۰ سانتیمتر است شما هم ۸۰ کیلوگرم است تا بگی لاغرم باشگاه از لحاظ بدنی روفر باشند حداقل از بقیه پسر ها کرد در نباشه اگه بیشتر نیست همیشه تصمیم گرفتن واسه مشاوره قبل از ازدواج یکی از دکتر های روانشناس وقتی که رفتم نوبت بگیرم و هر نمیدادم و گفت باید تا یه هفته صبر کنی چیکار کنم گفتم باشه من از الان میشینم مست می کنم که گفت مسخره می کنی گفتم من آدم صریحی هستم و به من هم دنبال فرصت بودم منتظر بودم ببینم کسی بدون نوبت به داخل نفر اول که از قبل نوبت گرفته در سه و چهار یه سلام و احوالپرسی دگر با مجری کرد و ابر داخل بلند شدم و شکی رفتم نزدیکش طوری صحبت کردم کشید حسین شده گفتم خوب ببخشید خانم قبلی که رد شدن از قبل نوبت داشتند ولی این نفری که اومد از آشنایان خودتون اگه آقای دکتر افهمی شما همچین کاری کردی بدون نوبت حق بی سی نفر و پایمال کردیم که یکی از آشناهای خودتون رو بفرستین داخل آسیب شده کاری کردی که اینکه از اعتماد آقای دکتر سوء استفاده کردید چه حسی به آقای دکتر دستش بوده البته من می خوام بگم ولی لطفاً یه کاری کنیم باید زودتر برم نمیگم حتی زودتر از بقیه من سر می کنم تا آخر همه رفتن اگه وقت بود لطفاً ما را هم بی نصیب نذارید و همینطور هم شد دوستان او مجبور بود قبول کنه خلاصه صحبت کردم شما رو ازش گرفتم و گفتم اگه من یا اعضای خانواده خاصی نوبت بگیریم باهاتون تماس میگیریم گرفتم و این طور که آشنایی ما با هم بیشتر و بیشتر شد به طوری که احساس کرد این رابطه خیلی به هم نزدیک تر می تونیم حالا یه سری قرار بی قرار گذاشتیم با هم بیشتر باشه دوستان از این که تا آخر داستان ما را همراهی کردید شما را به خدا میسپارم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *