داستان

سلام به همه عزیزان من همیشه به درس همه من اکبر هستم

داستان گاییدن زوری خواهرم سکس محارم گاییدن آبجی سکس خشن با خواهرم داستان سکسی جدید داستان سکسی ایرانی داستان سکسی داستان سکس

یه داداش دوقلو دارم اونم اسمش اصغر هست خود بذارید از اکبر و اصغر بگم منو اکبر ببخشید بچه ها منو اصغر ۲۱ ساله نمونه قدیمی دهم ۱۷۵ سانتیمتر است یا نمونم ۶۶ کیلوگرم از وزن ۶۶ کیلوگرم هستش داداشم هم ۶۸ میگیرم زیاد اهل ورزش این چیزا نیست و برعکس من علاقه زیادی به بازی بدی نداره اندام زیاد خوبی نداره تفاوتی است البته زیاد فرقی هم نمیکنه که چیزی نیست ما روی اون دعوا کنه کوچکتر از خودمون داریم که اونم ۱۹ سالش هستش و امسال کنکور قبول شد ولی نرفت ولی تصمیم گرفت امسال حسابی درس بخونه تا امسال کنکور رشته خیلی خوب باشه همینطور هم شد منو داداشم هم کمک میکردی تازه قبول شده بودیم دانشگاه صنعتی شریف رشته داروسازی �داشم همیشه با هم درد می خورد و مشاوره خیلی کمک می‌کردیم ترسان آرجون تلاشش خیلی خوب بود ولی متاسفانه سیاه درصد مغزش به فروش نمی کرد انگار مغزشو دار اوردن �یش شدن بابی خاموشش کردم تا این حد به خواهر هرچی توضیح دادیم به سختی می‌توانند تا اینکه اگر اوضاع فرق میکنه خیلی خیلی زود یاد میگیره دیگه نیاز به خشن بودن خشونت و زور این بود بله دیگه نیاز نبود همیشه خواهر متن می‌کنیم که بتونی یه خط دست به شادی �چی از خواهرم می پرسیدم مشکل از کجا بود چرا الان میتونید قشنگ در سالن که گفت داداش اگه بهت بگم باور باور نمی کنی گفتم مگه میشه باور نکنم که دروغگو نیستی چرا باور نکنم که به کسی نگو که گفت داداش به کسی نگفتم باشه داداش من به هیچکس نمیدم حتی خندید و گفت آخه بیشعورم خودتی با توجه به اصغر گفتم باشه اصلا حواسم بهت نمیگم همینطور هم شد بهم گفت وقتی به گفته شده بود بچه‌ها باورتون نمیشه یعنی با همچین حرکتی آدم میتونه موفق بشه توی درس داد بله به همراه موفقیت آن تن تاک خریده بود بچه ها و باور نمیشه وقتی که من خریدم خیلی دستام بهتر شده بود توی امتحان تیزهوشان اول سندی که داخل ساختمان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *