داستان گروهی توی پارتی شمال

سلام به شما همراهان همیشگی من می خوام براتون تعریف کنم

داستان گروهی توی پارتی شمال سکس گروهی توی شمال رقص سکسی لخت توی شمال داستان سکسی گروهی داستان سکسی جدید داستان سکسی ایرانی داستان سکسی داستان سکس پارتی داستان سکس خاطره سکس گروهی

در مورد وقتی هستش که سفر رفته در شمال بله برای سومین بار بود که سفر به شما را تجربه کردم ولی این سری مثل سری قبل نبود و فقط با خانواده رفته بودیم یعنی کل اعضای خانواده ما بودند مامان بابا و داداش کوچیکم ولی الان بحث کرد ما دوستان تصمیم گرفتیم با هم بریم خلاصه یکی از بچه ها که اسمش پیمان بود ماشین باباشو گرفته بود ازش قرار بود دو هفته کلا شمال باشیم یعنی کل تعطیلات نوروز را شما بگذارید چهار نفر دین من علی و دوست دیگمون که اسمش رضا هستش ایمان علیرضا باهم بریم خلاصه قبل از هر چیز باید خودمان را آماده می کردیم از وسایل شخصی بگید تا خورد و خوراک توی راه همه چیز آماده کردیم بنزین مزدا حرکت کردیم رفتیم تو راه شمال چطور خالی باید چیکار کنم خیلی حال میداد هرجا که دوست داشتیم واسه استراحت نگه داشتیم حرکت می کردیم یعنی صرحت ساعت استراحت کوچک داشتیم لذت سفر تا چند میشه یکی از پدیده های خوب شما را ما اجاره کرده بودیم و پیش پرداخت کردیم به صورت آنلاین رفته اونجا یادم هزینش میشد خیلی زیاد هزینه خیلی زیاد بود دیگه تصمیم گرفتم بچه ها سال بعد یعنی سال قبل قرار بود ما بریم ولی متاسفانه هزینه زیاد بود گفتیم سال بعد ایشان را با هم میشه ما واقعاً چون ویلای خیلی بزرگ قرار بود خیلی دیگه از رفیقامونم رفیق دارم یعنی با چند تا ماشین حرکت کردیم ماشین یادم نیست ولی خیلی خلاصه باهم راه های بزرگ بند ۸۲ هزار متری باهم دسته جمعی که رویکردی که یادمه اون موقع سال ۸۹ بود هر سال این موقع این منطقه خیلی شلوغ شد آخه خیلی منطقه بالاخره معروف بود که کلید آن دور بود و ما هم نه‌ای که واسمون میخورد روزانه دو تا اون موقع شاد معادل ۲۰ تومن این باشد حتی بیشتر بچه ها دنبال کرده بودند و خلاصه تقریباً ۲۰ نفر می‌شدیم و باهم رفتیم اینجا چندین جا بودیم خلاصه واسه هر روز برنامه داشتیم میرفتیم به جای تفریح �ک نیک تفریح و دوستان واقعاً داستان جالب می‌خواستیم به شما حتی داستان که شما را به خدا میسپارم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *