داستان حیوانی

سلام به شما دوستان عزیز من سارا هستم

داستان حیوانی داستان کوس و کون دادن دختر ایرانیبه حیوان داستان سکسی جدید داستان سکسی ایرانی داستان سکسی داستان سکس من با سگ داستان سکس من با حیوان داستان سکس حیوانی داستان سکس

ماجرایی که می خوام براتون تعریف کنم در مورد وقتی هستی تصمیم گرفته یهو حیوان خانگی داشته باشم از آنجایی که خونه ما ویلایی هست شد توی شما زندگی میکنیم و حیاط خیلی بزرگی داریم میتونیم کلیه این خونه داشته باشیم اونجایی که من وقتی که از مدرسه و دانشگاه �د از خوندن دستام کلم بیکار موندم چیکار کنم حالم از بازی‌های مجازیم خوشم نمیاد همیشه از بچگی دوباره بازی هایی بودند که هیجان داشتم چیزی که بوده واسه همین یه سرگرمی بیشتر تصمیم گرفتند و خانگی مختلف بگیرم گزینه های پیش روی هم نبودن با من بودن گربه سگ دوستم خیلی گرونه می خریدم خیلی کمتر بود ولی تصمیم گرفتم یه گربه ناز کوچولو خونگی واسه تو خونه ها بوی ناز واسه تو حیاط دوستان عزیز ممنونم از خودم ۲۵ سالمه دانشجوی پرستاری هستم مادری که می خوام براتون تعریف کنم واسه همین هفته قبل هستش که من یکی از دوستان رفته بودیم خرید بنده رفته بودیم یه فروشگاه مخصوص حیوانات خانگی خلاصه اونجا رفتیم و گربه ناز خریدیم ولی توی سگ بودیم اینستاگرام بخریم یا ماده بالاخره تصمیم گرفتیم که خیلی به درد میخوره حداقل اگه دزدی چیزی بیاد نمیترسه ممکنه سمت خونه ما آخه �ی ویلای بغلی که همسایه‌مان هستش آمده بود کلی چیز داشت مردم تصمیم گرفتم رو بخرم آلمانی قیافش خیلی ترسناک من خودم خیلی ترسیدم ولی خب دیگه وقتی که دیدمش حس غروب کردم به خاطر اینکه اون سگ اوقات خاصی داشت و از طرفی خیلی زود دست های من را میکشد کارتون سگ و خیلی از دوستان عزیزی که تا آخر دست منو ول کردی یه داستان دیگه شما را به خدا می سپارم به رود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *